آموزش سه تار كرج، آموزش تار كرج،آموزش خصوصي موسيقي كرج، آموزشگاه موسيقي كرج

آموزش و تدريس تار سه تار ني تنبك تنبور پيانو كيبورد...

یکشنبه ۰۹ اردیبهشت ۰۳

درباره تار يحيي

۴۱۹ بازديد

در ايام قديم نسلي از ساز سازان سنتي در ايران به وجود آمدند، كه در كارشان مهارت زيادي پيدا كردند و به مرحله ي استادي رسيدند. در همين زمان در خانواده اي هنرمند در جلفاي اصفهان كودكي پا به عرصه وجود ميگذارد كه نام آوانس آبكاريان را برايش انتخاب و بعدها معروف به ( يحيي تار ساز ) شهرت زائد الوصفي كسب كرده به گونه اي كه هر كس تاري داشته باشد، حتي دورترين روستاها آن را منسوب به يحيي مي داند و افتخار مي كند گويي تار با نام يحيي عجين شده و از هم جدا شدني نيستند. پدر و عموي يحيي كه به ترتيب خاچيك و هامبارسون نام داشتند از هنرمندان اين رشته بودند و يحيي از زمان كودكي با تار و ساير وسايل موسيقي آشنا مي شود و با آنها انس مي گيرد، خصوصا" با شكل تار كه اثري نيكو در او به جاي مي گذارد . هنگامي كه صداي زيباي تار را مي شنود شيفتگي و علاقه اي وافر بدان پيدا مي كند و تصميم مي گيرد كه كار پدر و عمويش را ادامه دهد.بزرگتر كه مي شود به پدرش در ساختن تار و سه تار كمك مي كند.در قديم روال كار چنين بوده كه پدر يا عمو كارش را به پسر يا برادرزاده اش مي آموخته، چون در آن زمان هنر و حرفه در خانواده موروثي بوده و يحيي هم بر همين منوال شاگردپدرش بوده است،به علت نبوغ ذاتي اي كه داشته به زيبايي كار استادان ديگر هم توجه خاصي پيدا مي كند و شيفته ي كار استاد فرج الله استاد يگانه و بي نظير مي شود پا را از دايره ي كار پدر و عمويش فراتر مي گذارد و اندازه و الگوي استاد فرج الله را اختيار مي كند و با كمي تصرف توانسته به ساز تار ، زيبايي خاص و قابل توجهي بدهد و صدادهي آن را به اعلا درجه برساند كه تا كنون هيچ سازنده اي نتوانسته به آن مقام برسد . و اين مي رساند كه او در اين راه بسيار جست و جو كرده تا به آنچه مورد نظرش بوده ، دست يافته است .اگر تار يحيي را در سطحي صاف قرار دهيم خواهيم ديد كه تار يحيي از نظر زيبايي در بين تارهاي ممتاز است .

 

مشخصه خوش خواني و خوش دستي تار يحيي   

مشخصه خوش خواني و خوش دستي تار يحيي به چند عامل مهم بستگي دارد: طرز ساخت كاسه، نصب دسته به كاسه ، عمل آوردن رو دسته ، اندازه هاي دقيق نسبت كاسه به دسته، تناسب كاسه ي بزرگ و كاسه كوچك (نقاره) ، نفير داخل كاسه ، تراش داخل كاسه تناسب داخلي حجم كاسه ي بزرگ و كاسه كوچك و... مهمتراز اينها خركي را كه براي اولين بار روي تار قرارميداد و آن را امتحان مي كرد اگر از نظر صدادهي مطلوب واقع مي شد ديگر عوض نمي كرد و اين خرك را هميشه روي تار نگاه مي داشت ، در صورت تغيير دادن صدا دهي تار كم مي شود و از خوش خواني مي افتد . توصيه نگارنده اين است كه روي خرك تار خود را امضاء و علامت گذاري كنيد زيرا عوض كردن آن به وسيله نا اهلان اختمال حتمي دارد. تار هاي يحيي به علت مرغوبيت ، خريداران فراواني داشته است به ياد دارم در سال 1312 تار يحيي 40 تومان و تار ساير استادان 14 تا 15 تومان بود و تار هاي معمولي 3 تا 5 تومان خريداري مي شد . بدين لحاظ كار او را تقليد و به نام او مي فروختند. بنابراين تصميم مي گيرد مهري بسازد و كارهايش را مهر كند . تا آن زمان كسي كار را مهر مي زد. يحيي مهر بيضي شكل كوچكي مي سازد و كلمه يحيي را روي آن حك مي كند و به درون كاسه بزرگ مي زند. اما از خدا بي خبران اين مهر را تقليد مي كنند و او دوباره در صدد برمي آيد كه مهر ديگري بسازد ، مهري مي سازد دايره شكل ونام يحيي را به تاريخ 1325 (هجري قمري) با فشار روي بيخ دسته تار مي زند . كه البته آن را هم تقليد مي كنند . يحيي با اين امر مبارزه مي كند و مهر بيضي شكل كوچكي مي سازد و آن را روي كاغذي مي زند و تاريخ ساخت و محل ساخت را مي نويسد و در زير سيم گير مي چسباند و سيم گير را در جاي خود وصل مي كند و مهر مخفي ديگري كه همين مهر زير سيم گير باشد ، روي كاغذي مي زند و آن را زير استخوان سرپنجه مي چسباند. اگر تار يحيي دست نخورده باشد ، اين مهر زير استخوان سر پنجه وجود دارد. اگر تاري اين سه مهر را داشته باشد خصوصا" مهر زير استخوان سر پنجه ، محققا" ساخته يحيي است.

نمونه مهر يحيي در بيخ دسته تار 

گفتيم كه سازندگان قديم كارشان را مهر نمي زدند ، بعد از يحيي اين كار ترويج مي شود شگرد كار يحيي براي ساخت تار اين بود كه براي بالا بردن كيفيت كارش  از بهترين چوب ها و بهترين مصالح استفاده مي كرد . ذكر اين نكته قابل اهميت است كه يحيي بيشتر تار هايش را در اصفهان ساخته است ، معمولا" اين تار ها رنگ روشن و خال هاي سفيدي در پهلو هاي كاسه دارند و به همين دليل اين كه چوب توت جوان استفاده شده ، صدايشان زنگ دارد و زير خوان است وي مدتي به قزوين نزد خواهرش مي رود و تارهايي كه در آنجا ساخته به خاطر مرغوبيت چوب قزوين هم از نظر رنگ و هم از نظر صدا دهي خوب در آمده است.

يحيي چپ دست بوده ومعمولا افراد  چپ دست در كارشان مهارت زيادي پيدا مي كنند. زماني كه يحيي در قزوين كار مي كرده ، دو عدد تار يكي كاسه بزرگ و ديگري كه اندازه هاي آن با تارهاي معمولي فرق بسيار دارد . براي خواهرش مي سازد و داخل تار بزرگ را با خط خود و با مدادكپيه بنفش به زبان ارمني مي نويسد و به خواهرش هديه مي كند . متاسفانه تاريخ در آن قيد نشده است . اين دو عدد تار در سال 1362 از خواهر زاده يحيي خريداري مي شود و خريدار ، آن را براي تعمير نزد من آورد و همان سه مهري را كه قبلا" ذكر شد دارا بود.          در حال حاضر (تار يحيي ) در بين علاقمندان تا مرز 200 ميليون تومان نيز طرفدار داشته است.

نكته:امروزه حتي در ميان سازندگان ساز يا فروشندگان ساز كم هستند افرادي كه واقعا" بدانند كه صداي يك تار چگونه بايد باشد و هرگز به طور يقين نمي توان دانست كه آيا فلان تار بد است يا نه، زيرا تنها كافي است كه پوست بد قرا گيرد تا بهترين ساز تمام كيفيت خود را از دست بدهد. در بعضي از موارد ، يك سوهان كشي صحيح روي لبه ي كاسه يا روي دسته ي تار ، كافي است تا عيوب بزرگ را رفع كند ، و يا برعكس ، به ترتيبي غير قابل مرمت صداي آن را ضايع كند . متداولترين معيار ، قدرت و زنگ است. اما براي قضاوت در باب كيفيت يك تار ، بايد نواختن آن را هم به خوبي دانست.(دو اصل مهم متحول شدن تار ، پوست و خرك است).

 منبع.: http://www.3tar.ir

 

تار

۴۵۶ بازديد

تار از سازهاي زهي و ايراني است كه با زخمه نواخته مي‌شود. تار در ايران و برخي مناطق ديگر خاورميانه مانند افغانستان، تاجيكستان، جمهوري آذربايجان و ارمنستان و گرجستان و ديگر نواحي نزديك قفقاز براي نواختن موسيقي كلاسيك اين كشورها و بخش‌ها رايج است.واژه تار خودش در فارسي به معني رشته است. هرچند كه ممكن است معني يكساني در زبان‌هاي تحت تاثير فارسي و يا ديگر زبان‌هاي ايراني تبار مثل كردي داشته باشد. اين باعث شده است كه كارشناسان ايراني بر اين باور باشند كه تار ريشه مشتركي ميان همه اقوام ايراني تبار در جايي كه از سوي ايرانيكا با قاطعيت به نام قاره فرهنگي ايرانيان ناميده شده دارد.

در گذشته تار ايراني پنج سيم (يا پنج تار) داشت. غلامحسين درويش يا درويش خان سيم ششمي به آن افزود كه همچنان به كار مي‌رود.

تاريخچه تار

تار در لغت ايراني به معني زه، سيم و از لحاظ ساز شناسي از گروه سازهاي زهي مضرابي است. بنابر روايتي تار از زمان فارابي(حدود سال ۲۶۰ هجري – سال ۳۳۹ هجري) موسيقيدان معروف ايراني وجود داشته و بعد از وي توسط صفي الدين ارموي و ديگران به سمت كمال پيش رفته است. بر اين اساس نمونه سلف تار مربوط به عهد صفوي (سال ۱۰۸۰ هجري) در تصوير بالا مربوط به نقاشي‌هاي كاخ هشت بهشت اصفهان مشاهده مي‌شود . دو تصوير كه يكي در سال ۱۷۷۵ ميلادي و ديگري در سال ۱۷۹۰ ميلادي در شيراز از تار نقاشي شده است نشان مي‌دهد نواختن اين ساز در دورهٔ زنديه در شيراز متداول و مرسوم بوده است. با اين همه، نام نوازندهٔ مشخصي از اين ساز در منابع دورهٔ زنديه ديده نمي‌شود و از اين‌رو، احتمالاً اين ساز در آن دوره نام ديگري داشته استسازِ تار با شمايل و مشخصات كنوني (كاسه و نقاره شبيه به دل روبروي هم، با دسته‌اي متصل داراي ۶ سيم طبق تصوير بالا) از زمان قاجار ديده شده است. مرتضي حنانه (استاد موسيقي ايراني) در كتاب گامهاي گمشده، تار را ساز ملي ايرانيان ميداند.مرحوم روح‌الله خالقي (استاد موسيقي ايراني) در كتاب سرگذشت موسيقي مي‌گويد: ساز (تار) بهمراه نام سازهايي ديگر در شعر فرخي سيستاني شاعر ايراني (۳۷۰-۴۲۹) ذكر شده است (هر روز يكي دولت و هر روز يكي غژ * هر روز يكي نزهت و هر روز يكي تار). ساز تار ساخته و پرداخته ذوق ايراني است (منحني و قوس‌هايي كه در ساخت تار ديده مي‌شود در خوشنويسي و نقاشي و مينياتور و معماري ايراني جاري و ساري است) و طي سالهاي متمادي كامل و كاملتر گشته است.آخرين اصلاحات توسط درويش خان استاد موسيقي ايراني(۱۲۵۱تهران_۲ آذر ۱۳۰۵تهران) با افزودن سيم ششم جهت تكميل و وسعت دامنه صوتي تار انجام پذيرفته است. تار داراي ۲۸ پرده است (يعني كمتر از سه اكتاو). آخرين الگوي منحصربه‌فرد ساخت تار نيز متعلق به سازگر مشهور ايراني استاد يحيي دوم(۱۲۵۴-۱۳۱۰ه. ش) مي‌باشد چه به لحاظ شاخص فني و چه از لحاظ ذوقي همچنان كه گره چوب را به شكل متقارن روي كاسه تار (در اصطلاح چهار گل) طراحي مينموده است. جنس چوب كاسه تار از درخت توت، دسته آن گردو مي‌باشد.

كاسهٔ تار بيشتر از كنده كهنه چوب توت ساخته مي‌شود كه هرچه اين چوب كهنه‌تر باشد به دليل خشك بودن تارهاي آن چوب تار داراي صداي بهتري خواهد بود. پرده‌ها از جنس روده گوسفند و دسته و پنجه معمولاً از چوب گردو تهيه مي‌شوند. شكل كاسهٔ تار مانند دو دل به هم چسبيده و از پشت شبيه به انسان نشسته‌اي است. تار قفقازي شكل كمي متفاوتي دارد و سيم‌هاي آن بيشتر است. جنس خرك از شاخ بز كوهي است. در دو طرف دسته از استخوان شتر استفاده مي‌شود. از لحاظي ساز تار به سه‌تار نزديك است. از لحاظ شيوهٔ نوازندگي زخمهٔ عادي در تار به صورت راست (از بالا به پايين) است ولي در سه‌تار بالعكس است (از پايين به بالا). همچنين از نظر تعداد پرده‌ها نيز با هم شباهت دارند. صداي تار به دليل وجود پوستي كه روي آن است از شفافيت خاصي برخوردار است اين پوست معمولاً پوست جنين گاو مي‌باشد ولي از پوست ماهي نيز مي‌توان استفاده كرد. به خصوص سازهايي كه ساخت قديم هستند از شيوهٔ صداي ديگري برخوردارند.

شكل ظاهري

قسمت كاسه (شكم) به دو قسمت بزرگ و كوچك تقسيم مي‌شود كه قسمت كوچك را نقاره مي‌گويند. روي كاسه و نقارهٔ تار پوست كشيده مي‌شود. خرك تار بر پوست كاسه تكيه كرده است. قسمت نقاره در انتهاي بالايي به دسته (گردن) متصل شده است. دستهٔ تار بلند و حدود ۴۵ تا ۵۰ سانتي‌متر است و بر كناره‌هاي سطح جلويي آن دو روكش استخواني چسبانده شده است كه اين استخوان معمولاً از استخوان شتر تهيه مي‌شود. دور دسته، پرده‌هايي عمود بر طول آن با فواصل معين بسته شده است. تعداد پرده‌ها امروزه ۲۸ است. سازهاي قديمي با تعداد ۲۵ پرده ساخته مي شده است. جعبه گوشي (سر) در انتهاي بالايي دسته قرار گرفته و از هر طرف سه گوشي بر سطوح جانبي جعبه كار گذاشته شده است. تعداد سيم‌هاي تار شش است كه از انتهاي تحتاني كاسه شروع شده، از روي خرك عبور مي‌كند و در تمام طول دسته كشيده شده، تا بالاخره به جعبه گوشي‌ها داخل و در آنجا به دور گوشي‌ها كشيده مي‌شوند. سيم‌هاي شش‌گانه عبارتند از دو سيم سفيد (پائين) كه همصدا كوك مي‌شوند، دو سيم زرد (همصدا)، يك سيم سفيد نازك (بنام زير) و بالاخره يك سيم زرد (بم)، كه دوتاي آخري غالباً به فاصله اكتاو كوك مي‌شوند.

منبع:fa.wikipedia

سه تار

۴۴۰ بازديد

سه‌تار از سازهاي زهي و مضرابي موسيقي ايراني است كه آن را با ناخن انگشت اشارهٔ دست راست مي‌نوازند. اين ساز، داراي ۴ سيم از جنس فولاد و برنج است كه به موازات دسته، از كاسه تا پنجه كشيده شده‌اند. سه‌تار داراي ۲۶ پردهٔ قابل حركت از جنس روده‌ي حيوانات يا ابريشم است. صداي آن ظريف و تو دماغي و تا حدودي غمگين است و وسعت صوتي آن نزديك به ۳ اكتاو است.

سه‌تار پيشتر هم‌خانواده با سازهايي چون دوتار و تنبور بوده است و امروزه به تار بسيار نزديك‌تر است. در موسيقي دستگاهي ايران استفاده از سه‌تار بسيار رواج دارد؛ گرچه بيشتر براي تك‌نوازي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. اين ساز براي هر دستگاه كوك ويژه‌اي دارد ولي فاصلهٔ چهارم يا پنجم پايين رونده معمولاً بين سيم‌هاي اول و دوم ثابت است.

نوازندگان سه‌تار براي اجراي آن، در حالت نشسته روي زمين يا صندلي، كاسهٔ ساز را به صورت مورب و با زاويهٔ ۴۵ درجه روي ران راست قرار داده و با سر انگشتان دست چپ روي پرده‌ها (دستان‌ها) ي روي دستهٔ سه‌تار حركت مي‌كنند و با انگشت اشارهٔ دست راست خود به سيم‌ها ضربه مي‌رنند. معمولاً براي نوازندگي فقط انگشتان اشاره، مياني،حلقه و در بعضي موارد انگشت كوچك دست چپ استفاده مي‌شوند اما در آثار استادان، استفاده از انگشت شست براي پرده‌گيري روي سيم بم نيز كاربرد دارد.

در حين نوازندگي سه‌تار، مي‌توان با زخمه‌زدن نزديك به خرك، صدا را كمي زبر و خشن كرد؛ و با انجام اين كار نزديك به گلوي ساز، صدايي نرم و ملايم و اصطلاحاً پخته‌تر توليد مي‌شود.

سه‌تار در گذشته سه سيم (تار) داشته و اكنون چهار سيم دارد كه سيم سوم و چهارم آن نزديك به هم قرار دارند و هم‌زمان نواخته مي‌شوند و مجموعهٔ آن دو را معمولاً سيم «بم» مي‌نامند. با گذشت زمان كساني چون ابونصر فارابي، ابوعلي سينا، صفي الدين ارموي و از متأخران ابوالحسن خان صبا لزوم افزايش يك سيم ديگر به اين ساز را درك كرده و سه‌تارهاي امروزي داراي چهار سيم هستند (اين سيم از نظر تاريخي سيم چهارم است ولي سيم سوم خوانده مي‌شود). سيم سوم سه تار به سيم مشتاق معروف است و به روايتي از ابوالحسن صبا اين سيم را نخستين بار درويشي به نام مشتاق علي شاه به اين ساز افزوده است.

برخي از جمله عده‌اي از عرفاً به آن «اوتار» نيز مي‌گويند.

سه تار داراي صدايي مخملين و ظريف بوده از آنجايي كه كه با كنار ناخن انگشت سبابه دست راست نواخته مي‌شود، صداي ساز ارتباط مستقيمي با اعصاب و روان نوازنده پيدا مي‌كند و از اين رو سه تار را اغلب همدم اوقات تنهايي خوانده‌اند.

اغلب شنوندگان، ساز سه تار را داراي لحن و نواي غمگيني احساس مي‌كنند، اما نوازندگان معاصر موسيقي ايراني در تلاش براي توسعه موسيقي مدرن و نوي ايران، آثار زيبايي آفريده‌اند كه با حال و هوايي كه تا دو دهه پيش از اين ساز تصور مي‌شد كاملاً متفاوت است. البته مي‌بايست اشاره كرد كه در سه تار نوازي مدرن تجربه استفاده از مضراب سيمي تجربه‌اي موفق بوده و با ايجاد صدايي شفاف و كريستالي كمك شاياني به گسترش امكانات اين ساز عجيب نموده است. اجراي تك سيم‌هايي خاص و همچنين افزايش قدرت اجراي ديناميك‌هاي مختلف نيز از مزاياي استفاده از مضراب سيمي در نوازندگي است. روايت از روح الله خالقي : شايد ساز سه تار را در زماني كه موسيقي ممنوع بوده ونوازندگان براي آنكه صداي آن خارج از محل نرود آفريده اند.

--------------------------------------------

منبع:fa.wikipedia