نتايج تحقيقات علمي و روان شناسي اعلام مي كند كه زيباترين اشكال و سطوح از نظر انسان ها، آنهايي هستند كه در ابعاد آنها نسبت طلايي بكار رفته است. اين نسبت به عنوان عدد في خوانده مي شود و معادل آن به صورت اعشاري در حدود 1.618 است.اين نسبت را در دوره رنسانس نسبت اسماني و از قرن 19 نسبت طلايي مي خوانند.
با نگاه دقيق به اندازههاي تار يحيي متوجه ميشويم كه ابعاد كاسه تار به اندازه 34 در 21 يكي از دقيقترين مستطيلهاي طلايي است.(مستطيلي است كه نسبت عرض و طول آن 1.618 باشد كه از نظر زيباييشناسي شكيلترين و زيباترين مستطيل است).البته در بعضي از تارهاي آخر يحيي اندازه 35.1 در 21.7 نيز مشاهده شده كه همان نسبت طلايي را دارد.
ازطرف ديگر اندازه خطي كه كاسه و نقاره را به دو نيم ميكند در پايينترين نقطه اتصال با كف كاسه در فاصلهي نسبت طلايي از طول كاسه تار است خرك تار نيز دقيقآ با همين نسبت بروي دهانه تار قرار ميگيرد.
يعني اگر طول كاسه را 34 بدانيم محل قرار گيري خرك در فاصله 21سانتي از بيخ دسته است.
علاوه بر اين نيز محل زدن مضراب بر سيمهاي تار در فاصله معكوس محل خرك است.و اين در حالي است كه محل ضربه به سيم بر روي سيمهاي سه تار كه همين طول سيم مرتعش را دارد در حدود 1.5 تا 2 سانتيمتر جلوتر ،به طرف دسته است.
طرح در ابعاد دقيق نيست
بدون شك تراشيدن كاسهي تار در ابعاد و تناسبات طلايي فقط ميتواند ناشي از چشم زيباييشناس استاد يحيي باشد كه نه فقط در ابعاد كاسه بلكه در تراش تمام منحنيهاي كاسه، نقاره و دهانهها به زيباترين فرم و لطيفترين قوسها و منحنيها تجلي يافته است. البته عده اي ممكن است فكر كنند كه تناسبات طلايي از ذهن غربي ها و از ديد زيبايي شناسي انان بدست آمده است، در حالي كه اين تناسب در ابعاد بدن انسان و در اندازه هاي برگ گياهان و در طبيعت به وفور ديده مي شود .
شايد بد نباشد كه به تناسبات طلايي كه در ويلنهاي استراديواري نيز بكار رفته توجه كنيم. البته اين مطلب در سايتهاي مربوط به ويلنسازي مورد بررسي قرار گرفته است ولي شايد ديدن ويلن و تناسبات آن جالب باشد.
برگرفته از كتاب “هنر طراحي ويلون” نوشته سرجيو موراتف
به هر صورت بايد اذعان كرد كه اين بحث فرصت و مطلب بيشتري را ميطلبد كه شايد در زماني ديگر بتوان آن را بهتر و كاملتر بررسي كرد.
از سايت:raminjazayeri.com