رديف در لغت به معني پشت سر هم قرار گرفتن است. در موسيقي دستگاهي ايران به طرز قرار گرفتن آهنگها و نغمات موسيقي، رديف ميگويند و هر يك از اين آهنگها، گوشه ناميده ميشود. گوشهاي كه وسعت صوتياش از همه پايينتر است، معمولاً به عنوان اولين گوشه انتخاب ميشود و درآمد ناميده ميشود و گوشههاي ديگر به دنبال آن آورده ميشوند. گوشهها بنا به ذوق و سليقه استادان موسيقي دستگاهي ايران جمعآوري شده و در مقامات موسيقي ايراني با نظم و ترتيب خاصي رديف شدهاند.
دستگاههاي موسيقي ايران
رديف معمولاً به هفت مجموعهٔ مرتب خاص و مشخص (كه دوبهدو اشتراك دارند) تقسيم ميشود. هريك از اين مجموعهها دستگاه ناميده ميشوند. اين دستگاهها عبارتاند از:
شور
سهگاه
چهارگاه
همايون
ماهور
نوا
راستپنجگاه
كه هركدام توالي و مدگردي مخصوص به خودشان دارند و معمولاً با شخصيت مُدال و گردش ملودي آغازشان شناخته ميشوند.
در نتيجهٔ جابهجايي نقش درجات هر دستگاه، حالات ديگري از آن ايجاد ميشود كه با تثبيت هر يك از اين حالات، نغمه جديدي حاصل ميشود كه به آن آواز گفته ميشود. هر يك از اين آوازها خود نيز داراي رديف خاصي از نظر ترتيب درآمدها و گوشهها هستند و به طور مستقل اجرا ميشوند. آوازها عبارتند از:
ابوعطا (دستان عرب)، بيات ترك (بيات زند)، دشتي، افشاري كه از متعلقات دستگاه شور هستند.
بيات اصفهان كه از مشتقات دستگاه همايون است.
بدين ترتيب هفت دستگاه و پنج آواز، رديف موسيقي دستگاهي ايران را تشكيل ميدهند.
در بعضي روايتهاي رديف، دو آواز بيات كرد (از متعلقات دستگاه شور) و شوشتري (از متعلقات همايون)هم به آنها اضافه ميشوند.
روايتها
ايجاد و پرورش رديف موسيقي سنتي ايراني و تغيير نظام مقامي (كه در آن، مبناي كار قطعههاي طولاني قابل تجزيه ولي داراي هويت مستقل هستند كه «مقام» ناميده ميشوند) به نظام رديفي (كه در آن، مبناي كار قطعههايي كوتاه هستند كه در كنار هم شخصيت «دستگاه» را تشكيل ميدهند) را معمولاً به آقا علياكبر فراهاني و دو پسرش، ميرزاعبدالله و آقاحسينقلي نسبت ميدهند. همكاران و شاگردان اينان، بهنوبهٔ خود، قطعات مختلفي را به شيوههاي مختلف به اين مجموعه اضافه يا از آن كم كردند و اجراهاي مختلفي از آن ارائه كردهاند. معمولاً به هر مجموعهٔ خاص، نام گردآورندهٔ مجموعه اضافه ميشود (مثلاً، رديف ميرزاعبدالله يا رديف آقاحسينقلي يا رديف حسينخان اسماعيلزاده) و اگر كسي آن را نقل كرده باشد اسم نقلكننده هم اضافه ميشود (براي نمونه، رديف ميرزاعبدالله بهروايت نورعليخان برومند). معمولاً معتقدند كه رديف، استخوانبندي و در نتيجه، «هويت» ثابتي دارد و تفاوت گردآوريها و روايتهاي مختلف، تنها در جزئيات، توالي و پرداخت گوشهها است. مثلاً در نسخههايي از رديف كه براي آواز تنظيم شدهاند، معمولاً از وزنهاي سنگينتر و مناسب خواندهشدن با شعر استفاده ميشود. به عنوان مثالي ديگر، رديف آقاحسينقلي از رديف ميرزاعبدالله كوتاهتر و پركارتر است، احتمالاً بهاين دليل كه ميرزاعبدالله بيشتر به تعليم ميپرداخته و آقاحسينقلي بيشتر به نوازندگي.
بعضي از روايتهاي مشهورتر رديف از اين قرارند:
رديف ميرزاعبدالله (بهروايت نورعليخان برومند)
رديف آقاحسينقلي (بهروايت علياكبرخان شهنازي)
رديف موسيخان معروفي (مشهور است كه موسيخان، همهٔ گوشههايي را كه ميشناخته در اين رديف گرد آوردهاست)
رديف ابوالحسن صبا
رديف (آوازي) عبداللهخان دوامي
رديف سعيد هرمزي
رديف حسن الياسي
منبع:ويكي پديا