تا حالا دقت كرديد يا ازخودتون پرسيديد چرا صداي ساز بعضي اساتيد انقدر با هم فرق ميكنه؟؟مثلا چرا جنس صداي ساز استاد لطفي با سه تار استاد ذوالفنون متفاوت هست و به نظر صدا بمتر و پر حجم تر مياد؟دليلش اينه كه استاد ذوالفنون از سه تار با كاسه هاي كوچكتر استفاده ميكنند و استاد لطفي از سازهاي كاسه بزرگ.سه تار بمخوان سه تاري هست كه صداي پر حجم تر و البته بمتري نسبت به سه تار هاي معمولي دارد منظورم اكتاو بم مثل بمتار نيست(بم به معناي عاميانه نه بم به معناي موسيقايي).حالا چه اتفاقي ميفته كه سه تار بمخوان ميشه؟؟ اين جور سازها كاسه بزرگي دارند كه باعث ميشه صدا حجم پيدا كنه و صفحه رو نازك ميگيرند تا صدا زياد تر بشه . براي همين امكان شكستن و افت صفحه ميره بالا.اما افت صفحه چيه؟! وقتي كه صفحه ساز خيلي نازك گرفته بشه وقتي ساز رو بالا كوك ميكنند به مرور زمان صفحه پايين مياد و به اين ميگن افت صفحه! و اما گلويي ساز ، كاسه وقتي داره وصل ميشه به دسته يواش يواش كوچيك ميشه تا وصل شه به دسته به اين قسمت ميگن گلويي كه خيلي هم مهمه ولي تازه كارها بيخيالش ميشن و فكرش رو هم نميكنن كه چقدر اين مهمه!هر چه قدر اين گلويي بلندتر بشه ساز زنگ دارتر ميشه .در سازهاي بمخوان اين گلويي به خاطر اينكه كاسه بزرگ هست بازتر ميشه و طولش كوتاهتر ميشه.اين باعث ميشه كه زنگ ساز پايين بياد. كه بعضي ها دوست دارند و بعضي ها دوست ندارند.از نوازندگاني كه با اين سازها ساز ميزنن ميشه از محمد رضا لطفي و مسعود شعاري نام برد.بعضي افراد هم اين مدل ساز رو براي تك نوازي نميپسندند و براي گروه نوازي استفاده ميكنند. استاد لطفي حدود دو متر قد دارند و هيكل خيلي خيلي بزرگي دارند و ناچار از اين سازها بايد استفاده كنند چون دستشون خيلي بزرگ هست و البته خود استاد هم اين صدا رو ميپسندند.
تار در لغت به معني رشته است و در آلات موسيقي همان است كه به اصطلاح امروز سيم گفته مي شود و پيشينيان، آن را وتر مي ناميدند. هيچ سازي نيست كه از آن (سيم) بي بهره باشد مگر آلات بادي كه در آنها فشار هوا موجب ارتعاش و توليد صوت مي شود.
تار از چه زماني به وجود آمده و به اين نام ناميده شده؟
اين كه از چه زماني اين نام به سازي كه امروز در دست ما است (تار) اطلاق شده معلوم نيست. تنها در شعر فرخي سيستاني تار در رديف "غژ" و "نزهت" كه نام دو آلت موسيقي است به كار رفته است:
هر روز يكي دولت و هر روز يكي غژ
هر روز يكي نزهت و هر روز يكي تار
آنچه مسلم است اين است كه ما تا دوره صفويه سازي به نام و شكل تار امروزي نداشته ايم. زيرا در نقاشي هاي آن دوره هم اثري از آن ديده نمي شود. در صورتي كه در مجلس بزم تالار چهل ستون اصفهان كمانچه، عود و سنتور ديده مي شود.
ساز ديگري در ايران به نام طنبور يا تنبور سابقه بسيار قديم دارد كه فارابي نيز از آن نام مي برد و در اشعار شاعران پيشين ايران هم ذكر آن رفته است. چنان كه منوچهري دامغاني مي گويد:
به ياد شهريارم، نوش گردان
به بانگ چنگ و موسيقار و طنبور
و هم چنين در جاي ديگر سروده است:
خنيا گرانت، فاخته و عندليب را
بشكست ناي در كف و طنبور در كنار
بعضي گويند تار، همان بربط باستاني است كه بعدها عود ناميده شده است. در اين كه عود و بربط يكي است شكي نيست. ولي تار به طنبور بيشتر شباهت دارد تا به عود و بربط.
در قديم دو نوع طنبور بوده است: طنبور خراساني و طنبور بغدادي. اين ساز دو سيم داشته و مضرابي بوده كه با انگشتان دست راست نواخته مي شده و هم اكنون در كردستان معمول است.
بر خلاف عود كه دسته اي كج دارد، دسته تنبور راست و بلند است و مانند تار، پرده بندي مي شود، ولي عده پرده هاي آن كمتر است. شكل طنبور همه جا در نقاشي هاي قديم بخصوص در مينياتورها ديده مي شود و كاسه آن از چوب است و دهانه آن هم پوست ندارد مثل سه تار. ولي كاسه آن بزرگ تر است و به شكل يك نصفه خربزه است.
به نظر چنين مي رسد كه سه تار از نوع طنبور بوده است. با اين تفاوت كه طنبور را با چهار انگشت دست راست (بدون شست) به صدا در مي آوردند ولي در سه تار، ناخن سبابه عمل مضراب را انجام مي دهد. احتمالاً چون صداي سه تار كم بوده است كاسه اين ساز را بزرگ تر كرده و روي آن پوست كشيده اند و با مضراب فلزي نواخته اند تا طنين آن بيشتر شود.
چرا تار و سه تار به اين نام ها خوانده مي شوند؟
وجه تسميه سه تار معلوم است زيرا در اول سه سيم داشته و بعدها يك سيم به آن اضافه شده است. هنوز هم برخي از اهل فن آن را سه سيم مي نامند. سيم هاي تار اقتباسي از سه تار است ولي براي اين كه صدا قوي تر شود سيم هاي اول و دوم (زرد و سفيد) را جفت بسته اند و پنج سيم پيدا كرده است و سيم ششم چنان كه معروف است بعدها به وسيله غلام حسين درويش از روي سه تار، به آن اضافه شده است.
آيا مشخص است كه چه كسي مخترع تار بوده است؟
اين كه شهرت دارد ابونصر فارابي مخترع تار بوده است سند تاريخي ندارد.
در دوره صفويه از نوازنده اي به نام استاد "شهسوار چهارتاري" نام برده اند و معروف است كه "شيخ حيدر" مخترع چهار تار است. هم چنين گويند شخصي به نام "رضاء الدين شيرازي"، شش تار را اختراع كرده است.
به طوركلي تار در دوره قاجاريه يكي از اركان موسيقي ايران شده است.
تار را مشابه كدام آلت ديگر موسيقي مي دانند؟
اين كه "اوژن فلاندن" فرانسوي آن را چنگ ناميده مناسب نبوده. زيرا چنگ از سازهاي بسيار قديم مشرق زمين و ايران است كه در نقش برجسته طاق بستان كرمانشاهان هم نمونه آن موجود است. در آنجا چنگ قديم به خوبي ديده مي شود كه به سبك "هارپ" اروپايي ولي ساده تر، با هر دو دست نواخته مي شود. ولي تار با چنگ متفاوت است.
ساز ديگري هم از نوع طنبور و سه تار در ايران داريم كه دو تار ناميده مي شود و در ميان تركمن هاي دشت گرگان نيز معمول است.
مولف كتاب عضدي مي نويسد:"شب ها هر وقت آقا محمد خان قاجار حالت خوشي از برايش دست مي داد دوتار كه زدن آن در ميان تراكمه معمول است مي زد".
براساس كتاب سرگذشت موسيقي ايران
اثر روح الله خالقي-جلد اول-چاپ سال 1378
rb2.tabaar.com
كوك
هر چهار سيم سهتار ميتوانند توسط گوشيهايي كه در انتهاي دسته تعبيه شده كوك شوند.
نت پايهٔ كوك سهتار و تار معمولاً نت دو براي سيم يكم است و بقيه سيمها بر اساس سيم اول كوك ميشوند. نت ِ دوي مورد استفاده در سهتار، در پيانو سي وسط (Middle C) است. نت دو در موسيقي ايراني معمولاً نيم پرده پايينتر از نت دو در موسيقي كلاسيك، و برابر با سي بمل در دياپازون است.
بعضي اوقات براي تمرين از پايه نت لا براي كوك سيم يكم استفاده ميشود چرا كه صداي ساز بمتر بوده و گوش نوازنده را آزار نميدهد. دليل ديگر براي استفاده از نت ِ لا شلتر بودن سيمهاست و در نتيجه آسيب كمتري به سيم رسيده و عمر مفيد آن بالا ميرود؛ در عين حال كه انگشتگذاري و اجراي تكنيك هايي مانند مضراب ريز روي سيم شل آسانتر است.
معمولا براي هر دستگاه كوك خاصي در نظر گرفته ميشود، اما بسته به دستگاه، احساس نوازنده و تم آهنگ مورد نظر ميتواند متفاوت باشد. عوض شدن كوك ساز در هر دستگاه و آواز در موسيقي ايراني منجر به عوض شدن حال و هواي آهنگها ميشود اما ميتوان با استفاده از كوك ِ دستگاهها و آوازهاي مختلف، آهنگهاي مربوط به دستگاه و يا آوازي ديگر را نواخت.
حالتهاي مختلف كوك
نامگذاري سيمها براي كوك قراردادي است. به اين معني كه لازم نيست كوك سيم همان نت دياپازون باشد. براي مثال در حالتي كه قرار باشد سيم اول روي نت دو كوك شود و سيم دوم روي نت سل، ميتوان هر دو را يك پرده پايينتر آورد و سيم اول را روي نت سيبمل و سيم دوم را روي نت فا كوك كرد. در موسيقي سنتي ايران ميتوان هر دستگاه را با كوكهاي مختلف اجرا كرد كه در اينجا متداولترين آنها معرفي ميشود.
حالتهاي كلي كوك |
||||
حالت سيم و نوع صدا |
سيم ۱ |
سيم ۲ |
سيم ۳ |
سيم ۴ |
صداي ريز با سيمهاي سفت و كشيده |
دو |
سل |
دو |
دو |
سيمها دو نيمپرده بمتر كوك شوند |
سيبمل |
فا |
سيبمل |
سيبمل |
سيمها سه نيمپرده بم تر كوك شوند |
لا |
مي |
لا |
لا |
به علت پايينتر بودن نت دو در موسيقي سنتي ايران نسبت به موسيقي كلاسيك به ميزان يك پرده، كوك ِ «سي بمل، فا، سي بمل، سي بمل» همان كوك ِ «دو، سل، دو، دو» شناخته ميشود. در واقع، نامگذاري اين كوك (كه در اينجا كوك ماهور است) به عنوان «دو، سل، دو، دو» براي راحتي كار نوازندگان و هنرجويان است تا نسبت فاصله بين نت مورد استفاده در سيم يكم تا سيم دوم را كه ۵ نيم پرده است، درك كنند.
كوك شور
دستگاه شور مادر دستگاههاي موسيقي ايران است و تمامي دستگاهها و آوازها (به جز دستگاه چهارگاه) از شور مشتق ميشوند.
كوكهاي متداول شور |
||||
|
سيم ۱ |
سيم ۲ |
سيم ۳ |
سيم ۴ |
شور سُل |
دو |
سل |
دو |
فا |
شور ر |
دو |
سل |
ر |
ر |
شور دو |
دو |
فا |
دو |
دو |
شور لا |
دو |
سل |
لا |
ر |
متعلقات شور
آوازهاي ابوعطا، بيات ترك، اقشاري،دشتي،بيات كرد و بيات اصفهان با اينكه از متعلقات دستگاه شور هستند، اما هر يك داراي كوك ِ جداگانهاي هستند. (امروزه آواز بيات اصفهان از متعلقات دستگاه همايون خوانده ميشود كه در قديم متعلق به شور بوده و ربع پرده با شور تفاوت دارد.)
آواز ابوعطا
كوكهاي متداول شور |
|||||
|
سيم ۱ |
سيم ۲ |
سيم ۳ |
سيم ۴ |
توضيحات |
ابوعطا دو |
دو |
سل |
دو |
فا |
مأخوذ از شور سل |
ابوعطا سل |
دو |
سل |
ر |
ر |
مأخوذ از شور ر |
ابوعطا فا |
دو |
فا |
دو |
دو |
مأخوذ از شور دو |
ابوعطا ر |
دو |
سل |
لا |
ر |
مأخوذ از شور لا |
آواز بيات ترك
كوك سهتار در آواز بيات ترك به روايت احمد عبادي نوازنده سهتار به اين گونه است:
نام |
سيم اول |
سيم دوم |
سيم سوم |
سيم چهارم |
بياتترك سيبمل |
دو |
فا |
سيبمل |
سيبمل |
راستكوك سيبمل |
دو |
سل |
سيبمل |
فا |
بياتترك دو |
دو |
سل |
دو |
دو |
بياتترك ميبمل |
دو |
فا |
ميبمل |
ميبمل |
بياتترك فا |
دو |
فا |
دو |
دو |
آواز افشاري
سيم اول |
سيم دوم |
سيم سوم |
سيم چهارم |
دو |
سل |
دو |
دو |
آواز دشتي
سيم اول |
سيم دوم |
سيم سوم |
سيم چهارم |
دو |
سل |
لا |
ر |
كوك همايون
كوك مورد استفاده براي دستگاه همايون دقيقا مانند كوك ِ مورد استفاده در آواز ِ ابوعطاست. در نوازندگي آواز بيات اصفهان نيز نيز از همين كوك براي سهتار استفاده ميشود.
سيم ۱ |
سيم ۲ |
سيم ۳ |
سيم ۴ |
|
همايون مي كرن |
دو |
سل |
ر |
ر |
همايون ر كرن |
دو |
سل |
دو |
دو |
همايون لا كرن |
دو |
سل |
لا كرن |
ر |
همايون لا كرن ۲ |
دو |
فا |
سل |
دو |
همايون سل كرن |
دو |
فا |
سل كرن |
مي بمل |
كوك ماهور
كوك ِ سهتار در دستگاه ماهور به عنوان پايه شناخته ميشود و در اين كوك، سهتار داراي بيشترين وسعت صوتي خود است.
سيمهاي سهتار براي نوازندگي دستگاه ماهور به اين صورت كوك ميشوند:
سيم ۱ |
سيم ۲ |
سيم ۳ |
سيم ۴ |
|
ماهور ِ دو |
دو |
سل |
دو |
دو |
... |
دو |
فا |
دو |
دو |
... |
دو |
سل |
دو |
فا |
كوك راستپنجگاه
سيم ۱ |
سيم ۲ |
سيم ۳ |
سيم ۴ |
|
راستپنجگاه فا |
دو |
فا |
دو |
دو |
راستپنجگاه دو |
دو |
سل |
دو |
دو |
راستپنجگاه سل |
دو |
سل |
ر |
ر |
wikipedia.org.
آموزش و تدريس تار و سه تار كرج شاهين ويلادر قرن حاضر نواختن اين ساز دچار تحولات زيادي شده است و هم اينك بيش از ده شيوه سه تار نوازي را داريم كه هر يك بر گرفته از شيوه قدما و تركيب آن با شيوه هاي ديگر از جمله سلايق شخصي است. اين تفاوت نواختن ها در عمل با استفاده از تنوع مضراب زني، موقعيت قرار گفتن دست مضراب زن بر روي صفحه ساز و نحوه پرده گرفتن توسط دست چپ حاصل مي شود. عواملي همچون نواخت ملايم بر روي سيم ها، تك سيم نوازي، شلوغ نوازي، تنبوري نوازي و سرعت مضراب و پنجه باعث مي شوند صداهاي متفاوتي از اين ساز شنيده شود. در عصر ناصرالدين شاه و مظفرالدين شاه، ميرزا عبدالله فرزند آقا علي اكبر فراهاني از نخستين كساني بود كه سه تار را، مانند تار يكي از سازهاي بنيادين موسيقي ايراني دانست و خود او نيز علاوه بر تار، نوازنده چيره دست سه تار بود. اما از آنجا كه در نخستين ضبط هاي موسيقي ايراني هيچ اثري از سه تار نوازي ميرزا عبدالله به ثبت نرسيده است، اطلاع دقيقي از شيوه نوازندگي سه تار او نداريم.
پس از وي، شاگردش درويش خان شاخص ترين نوازنده سه تار زمان خود بود كه از او نيز هيچ نمونه صوتي بر جاي نمانده است. درويش خان علاوه بر تار، شاگردان ممتازي در نوازندگي سه تار داشت كه مي توان به نام هاي ابوالحسن صبا، ارسلان درگاهي، يوسف فروتن، سعيد هرمزي و كلنل علي نقي وزيري اشاره كرد. وزيري با وجود آن كه شاگرد مستقيم درويش خان بود ولي در نوازندگي سه تار دنباله رو استادش نشد و يك شيوه كاملاً شخصي در پيش گرفت. سنت سه تار نوازي بر اساس رديف موسيقي ايران با تفاوت هايي در نحوه بيان، بعدها توسط احمد عبادي، داريوش صفوت، جلال ذوالفنون، محمدرضا لطفي و داريوش طلايي ادامه يافت.
شيوه نوازندگي اين ساز پس از ورود به راديو تغيير كرد. احمد عبادي فرزند كوچك ميرزا عبدالله در سال 1327 توسط اسماعيل نوّاب صفا به راديو دعوت شد و براي اوّلين بار در مرداد ماه سال 1327 صداي سه تارش از راديو پخش گرديد. پيش از آن شيوۀ قدما در نوازندگي سه تار بدين شكل بود كه تمامي سيم ها با يكديگر به صدا در مي آمد ولي عبادي شيوه خلوت نوازي يا تك سيم نوازي را سرلوحه كار خويش قرار داد. عبادي گر چه فرزند ميرزا عبدالله بود ولي مرگ زود هنگام پدر اين فرصت را به او نداد تا از محضرش استفاده كند. بنابراين بعدها نوازندگي سه تار را از خواهران خود خصوصاً ملوك خانم كه سه تار را به شيوۀ پدر مي نواخت فرا گرفت. با اين وجود، عبادي شيوه سه تار نوازي پدر را دنبال نكرد و خود در اين فن، صاحب شيوه مخصوصي شد.
پس از فوت استاد صبا شيوه نوازندگي قدما چندان پيگيري نشد و سه تار نوازي عملاً به سلايق شخصي ميل كرد. به عبارتي هر يك از نام آوران نوازندگي اين ساز با استفاده از منابع مختلف و لحاظ سليقه هاي شخصي به الگوهاي متفاوتي از نوازندگي سه تار دست يافتند. اين تفاوت ها به گونه اي است كه يك شنونده كم آشنا هم با چند بار گوش دادن متوجه آن ها مي شود. از شاگردان مستقيم ابوالحسن صبا مي توان به دكتر داريوش صفوت، دكتر تفضلي و محمود تاجبخش اشاره كرد.
از ديگر نوازندگان مطرح سه تار مي توان به نام هاي عطا جنگوك، داريوش پيرنياكان، مسعود شعاري، بهداد بابايي، رامين جزايري و فرشاد توكلي اشاره كرد كه برخي از ايشان تلفيقي از شيوه هاي گوناگون همراه با سليقه هاي شخصي را در سه تار نوازي سنتي دنبال مي كنند و برخي ديگر مانند رامين جزايري و فرشاد توكلي دنباله رو شيوه ابوالحسن صبا هستند.
سه تار سازي سبك، كم حجم و نسبتاً ارزان قيمت است و صدايي ملايم دارد. به همين دليل علاقه مندانش بيشتر از ديگر سازهاي ايراني مانند تار، سنتور و كمانچه هستند. به غير از اساتيدي كه نام و نمونه كارشان در اين مجموعه آمده است، نوازندگان زيادي هم اينك به نواختن و آموزش اين ساز ظريف مشغول هستند، افرادي مانند حميد سكوتي، هادي آذرپيرا، مهرداد ترابي، بهنام واداني، قشنگ كامكار، وصال عرب زاده، انوش جهانشاهي، امير حسين پورجوادي، بهاره فياضي، فريد خردمند، عرفان گنجه اي، علي بوستان، امين رامين، سروش قهرمانلو، مهدي رستمي، سياوش كرمي، حافظ ناظري، تهمورس پورناظري، عليرضا مرتضوي، مژگان شجريان، آرشام قادري، وحيد خسروي، بهراد توكلي، سپيده مشكي، كاوه گرايلي و ....
tar-3tar.mihanblog.com
- حدود 80 سانتي متر نخ قرقره را با گره زدن يا خيس كردن و يا استفاده از مقدار كمي سريش به دور گوشي مي پيچانيم (در جهت خلاف عقربه هاي ساعت )
- حدود 120 سانتي متر از سيم مورد نظر را جدا كرده ودو سر آن را به صورت زنجير وار مي پيچيم؛البته چندين روش براي حلقه كردن سيم وجود دارد كه در اينجا يك روش را توضيح مي دهيم. براي اين منظور حدود 5 سانتي متر از سر سيم را روي طول سيم قرار مي دهيم، طوريكه يك حلقه درست شود ، بعد با انگشت اشاره و شست حلقه را مي فشاريم و با انگشتان دست ديگر شروع به تاباندن سيم مي كنيم. بايد دقت نمود كه سيمها بصورت زنجير و بهم بافته شوند و يكي تنها بدور ديگري بيچيده نشود. در اين قسمت نيز ميتوان از دستگاه كوچكي به نام سيم تاب كه توسط استاد قنبري مهر طراحي شده هم كمك گرفت. براي اطمينان از گره درست و سالم مي توان پس از انداختن سيمها هر كدام را با دست گرفته و كشيد تا از باز نشدن آن در ضمن نوازندگي حتم داشته باشيم.در ضمن هر جفت سيم در تار حتما بايد از يك قرقره جدا شود.چون اين احتمال وجود دارد كه جنس سيمهاي هر قرقره متفاوت باشد و صداي يك جنسي ندهد. به همين دليل نيز در صورت پاره شدن و يا آسيب يك سيم, هر دو سيم با هم تعويض ميشود.(يك پيشنهاد مفيد اين است كه قبل از گره زدن سيم اصلي , و از انجايي كه گره سيم براي كوك ماندن ساز بسيار مهم است, مي توان با استفاده از سيمهاي كهنه كه از روي ساز باز مي شود چندين بار گره زدن را تمرين كرد و در نهايت سيم نو را گره زد.)
- يكي از دو سر حلقه شده سيم را كه گره ضعيفتري دارد را به نخ قرقره گره مي زنيم و سر ديگر كه گره حلقه بهتر شده را در سيم گير قرار مي دهيم، سپس در حاليكه گوشي را در جهت خلاف عقربه هاي ساعت مي پيچانيم، با دست ديگر سيم را مي كشيم كه محكم و در حالت كشش به دور گوشي بسته شود .اين كار باعث ميشود تا سيم روي گوشي فر نخورد چون در صورت فر خوردن در زمان نوازندگي به آهستگي كوك باز مي كند و نوازنده را آزار مي دهد. بايد توجه داشت كه سيم به صورت نامنظم روي گوشي پيچيده شودو به اصطلاح سيم روي سيم بيفتد و خود را محكم كند و در حين نوازندگي كشش سيم كم نشود . اما در دورهاي آخر سيم بايد در راستاي شيار شيطانك بسته شود كه سيم از روي گوشي تا شيطانك به صورت صاف قرار گيرد .
- بعد از كوك كردن سيم، چندبار آنرا گرفته و به آرامي به سمت بالا در حدود يك سانتيمتري مي كشيم كه در اين صورت سيم مقداري كش مي آيد كه با كوك كردن مجدد به فركانس مورد نظر مي رسيم .( نكته ايمني بسيار مهم اينكه به دليل احتمال پاره شدن سيم در زمان كشيدن سيم براي اطمينان از محكم شدن گره ويا كشش ان براي جا انداختن سيم , صورت خود را در حين اينكار از ساز به حد كافي دور نگاه داريم).
- نكته بسيار مهمي قابل ذكر است كه در صورت عدم رعايت آن كوك كردن تار يكي از مشكلترين كارهاي دنيا ميشود و آن اينكه در برخي از موارد هنگام كوك كردن، سيم در شيار شيطانك يا خرك حركت نرم خود را ندارد و به اصطلاح گير مي كند. در اينگونه موارد بايد شيارها را به پودر مخصوص(كه خصوصا براي اين كار ساخته ميشود) يا صابون و يا در دسترس تر از همه پودر مغزي مداد (گرافيت) آغشته كرد تا حركت سيم در آنها روان شود .اين كار چنانچه در مقاله كوك تار نيز گفته ايم باعث ثابت ماندن كوك در حين نوازندگي ميشود.
- براي جلوگيري از آسيب رسيدن به پوست و بجا نماندن جاي فشار سيمها بروي كاسه تار در انتهاي دهنه بزرگ (محلي كه سيمهاي تارروي كاسه مينشيند ,حد فاصله خرك وسيمگير)چيزي مثل برشي از كاغذ ، مقواي گلاسه ، تيغ ژيلت ، پوست چند لايه تار ، پوست دف يا چسب كاغذي قرار مي دهيم.
- يك نكته بسيار مهم اين كه پس از انداختن سيم ها, سعي كنيد ته سيم باقي مانده از گره را با خم و راست كردن از بيخ محل گره بشكنيد تا هيچ زايده اي از آن باقي نماند كه در حين نوازندگي در مچ دست ايجاد خراش يا زخم كند.از بريدن يا قطع آن هم خوداري كنيد ,چون حتما از انتها قطع نمي شود و ته سوزن مانندي باقي مي ماند كه در دست فرو مي رود.
- زمان تعويض سيم بستگي به ساعات تمرين روزانه ، فشار دست نوازنده ، مرغوبيت سيم، رطوبت محيط و ... دارد . معمولا سيم ها بعد از مدتي دچار زنگ زدگي ، رنجه شدن در قسمت پشت پرده ها ( در اثر انگشت گذاري ) ، عدم پايداري كوك ، دو صدايي و گز زدن مي شوند كه در اين صورت بايد تعويض شوند .اين زمان از چند روز براي نوازنده پرتمرين حرفه اي , تا چند ماه براي نوازنده تفنني مي تواند متفاوت باشد.
tar-3tar.mihanblog.com
سيم هاي سفيد (Do) وهنگام با قطر 18/0 ميلي متر و گاه ضخيم تر ,از جنس فولادي در دو نوع با روكش كروم و بدون روكش موجود مي باشد . البته انواع سيم فقط به اين دو نوع منحصر نميشود و آلياژ هر قرقره سيم با قرقره ديگر متفاوت است و معمولا نوازندگان با روشهاي خاص خود كيفيت آلياژ را حدس ميزنند. گاه آنرا در معرض اتش ميگيرند و بعضي لَختي سيم و فر نخوردن آنرا مطلوب مي دانند. معمولا صداي سيم هاي بدون روكش كروم زنگ دارتر, بازتر و شفاف تر است وسيم هاي روكش دار صدايي تميزتر و قدري گرفته تر و البته با صداي اضافه كمتر و مناسب براي ضبط دارد كه نوازندگان مي توانند با در نظر گرفتن صداي سازشان، فشار پنجه و مضراب ، سليقه شخصي و موارد ديگر نوع و ضخامت سيم هاي سفيد را انتخاب كنند. در بعضي از موارد از سيمهاي با قطر 19/0 و 20/0 ميليمتر و گاه ضخيم تر نيز استفاده مي شود .
سيم هاي زرد ( قرمز) (Sol) معمولا با قطر 20/0ميلي متر و بم با قطر 35/0ميلي متر از جنس برنز مي باشند.براي تار تا 30 سال قبل از جنس برنجي كه زرد رنگ بودند استفاده مي شد كه صداي كم زنگ تري داشت و كيفيت بهتر صداي سيمهاي برنزي جديد باعث از رده خارج شدن سيمهاي برنجي شد ولي اسم آن يعني سيم زرد باقي ماند. گاه نوازندگان با توجه به نكات مذكور از قطر 22/0ميلي متر براي سيم هاي زرد وقطر 38/0 و 40/0 ميلي متر براي سيم هاي بم نيز استفاده مي كنند . قطر سيم هاي زرد معمولا 0/2 ميلي متر از سيم هاي سفيد بيشتر مي باشند.البته مدتي است كه سيمهايي با ضخامت هاي اعداد فرد بين شماره هاي زوج در بازار مشاهده ميشود كه براي نوازندگاني كه داراي گوشهايي حساس و دقيق هستند راهگشاست.بطور كلي سيمهايي كه در تار و سه تار استفاده ميشوند سيم هايي براي مصارف صنعتي بودند ولي در حال حاضر شركت هايي وجود دارند كه علاوه بر سيم هاي صنعتي، سيم ساز (Music Wire) هم توليد مي كنند؛ از جمله وبر(Weber) در فرانسه و شركت پيراميد(Pyramid) در آلمان .
شركت هاي توليدكننده از اين سيم ها جهت هسته مركزي سيم هاي فنري و توليد اين سيمها براي نتهاي زير بعضي از پيانوها استفاده مي كنند.
براي سيمهاي سه تار نيز بطور معمول از همين سيمها استفاده مي شود ولي به دليل تنوع سليقه در طرز نواختن سه تار , شماره سيمهاي گوناگوني براي سه تار هاي مختلف بكار گرفته مي شود.
tar-3tar.mihanblog.ir
لبخند بزن تازه كني بغض“بنان” را
بخرام بر آشفته كني “فرشچيان” را
تلفيق سپيد و غزل و پست مدرني
انگشت به لب كرده لبت منتقدان را
معراج من اين بس كه در اين كوچه بن بست
يك جرعه تنفس بكنم چادرتان را
دلتنگي حزن آور يك كهنه سه تارم
برگير و بر آشوب و بزن “جامه دران” را
اي كاش در اين دهكده پير بسوزند
هر چه سفر و كوله و راه و چمدان را
شايد تو بيايي و لبت شربت گيلاس
پايان بدهد اين تب و تاب اين هذيان را
قاموس غزل هاي مني بي برو برگرد
نگذار كسي بو ببرد اين جريان را
"حامد عسكري"